MaHi

اسم راننده م محمده. دیر کرده همش تو ذهنم داره پلی میشه محمددددد ( با صدای اون زنه که عاشق آخوند شده بود)

واقعا میرید به اون ادم داغون خبرچینی میکنید؟ :))))) شماها دیگه چقدر داغوتید انصافا

نه تاثیری نداره. فضا کسشر و سخیف شده و کسی هم دنبال خوندن مطلب به درد بخور نیست دیگه، همه حشر ایمپرشن گرفتند فقط.

من دیگه مامان بابام رو میخوام.

هیچوقت فکر نمیکردم جوری از اکثر این جمهوری خواها استفراغم بگیره که دیگه دلم نخواد برگردم توییتر سطلیا رو جر بدم

به‌قدری موقع ازمایش خون سوراخ سوراخ میشم که دیگه عادت کرد.

آدمی که کد اخلاقی نداره یک روزی هم توی کاسه‌ی شما میذاره، ولی ادمها دوست دارند فکر کنند استثناند و این شامل‌شون نمیشه.

با آدم ادعای دوستی‌شون میشه ولی با کسی که رسما ریده بهت میرن اسپیس و دوستی.
احمقه هرکس دوستی‌های توییتری رو باور کنه.

مثل سگ دروغ میگی مردم به قدری بی‌سواد و عقب و فقیر بودند که با وعده آب و برق مجانی غش کردند تو بغل خمینی. اون نهضت سواد آموزی بعد انقلاب هم برای عمه ما بود.
‏یک طبقه متوسط شهرنشین رو گرفتن دست شون دارن معیار دوره پهلوی نشون مسدند جاکش‌پدرا

بزغاله‌م زنگوله‌دار شد.

آدمهایی که هیچ خط قرمزی ندارند و‌میتونن با همه دوستی کنند در نظرم غیرقابل اعتماد‌اند.
چطوری میشه تو بدونی یک آدمی اخلاقیات رو زیرپا گذاشته و بتونی باهاش دمخور باشی؟

چارتا قلچماق خاک‌سفیدی 😔

:)))))

تهدیدش کردن رفت قایم شد 😔

همسایه که این چندروز رنگرانی منو برای دانته مسخره میکرد الان میز بالکن‌شون به گا رفت و چندتا چیز میز شکست.

ندیدیش؟😔

دوست پسر تاکسیکم گم شده و پارانویید شدم باز.

مرسی عشقم 😔
هرروز یادم کن، من یک گربه‌ی نیدی غمگینم😔😘

منو دور ننداز

«و شاید تقدیرش چنین بود که لحظه‌ای از عمرش را با تو همدل باشد.»

هیچی توی هومم لود نمیشه.

منم همینطور خانم، منم همینطور…

I got addicted to a losing game…

😂😂😂

ادم کد خودش رو بخوره فولان 😂

من که تازه هیچکسم فالو ندارم :))
قشنگ با خودم حرف میزنم

:))) من خودم از کد خودم استفاده کردم برا دوباره جوین شدن :)))

آدمی که کمرش معیوبه چرا مرض داره فکر تغییر چیدمان اتاق به سرش میزنه؟

۹۹ درصد آدمها از خوشحال بودنت ناراحت میشند.
‏برای اون ۱ درصد هم هنوز اونقدر خوشحال به نطر نمیرسی که ناراحت شند.

اگر از من بپرسید میگم باارزش‌ترین حس دنیا دادن حس پذیرفته شدن به آدمهاست. در آلمانی کلمه‌ای وجود داره تحت عنوان Geborgenheit، حس امنیت ناشی از پذیرفته شدن، دوست داشته شدن، دلگرمی از صمیمیت‌ها، حس در آغوشی امن بودن از آسیب‌ها و زخم‌ها.