فدا سرت رییس😊
30.10.2025 21:07 — 👍 1 🔁 0 💬 1 📌 0@pocoyo2025.bsky.social
من اینجا اومدم که کسشعر بگم .فقط و فقط.😎
فدا سرت رییس😊
30.10.2025 21:07 — 👍 1 🔁 0 💬 1 📌 0😂🙋
30.10.2025 15:17 — 👍 1 🔁 0 💬 0 📌 0آن پرنده بنگه چونکه سبک میگذرد
محو زیبایی گلها و چمن میگذرد
او به پرواز خوش و نغمه ی شاد
میدهد لشکر غمهای تو را هم بر باد
دل تو مامن شادی و نشاط است هنوز
حال برخیز و بر این بخت بدآهنگ بگوز!!!
#خوش_گوز
ای آنکه به بیداری خود در شب تار
رهرو راه پر از حسرت و ماتم شده ای
لحظه ای در گذر از این گذر پر غم و آه
بنشین طرف چمن،
آسوده نگر در گلزار!👇👇👇
شعر نیست که رییس،
رایش چهارمه👌👌👌
عی وای
عی وای
🙋👌👏عالیه رییس
24.10.2025 17:03 — 👍 1 🔁 0 💬 1 📌 0شاید که
ابوعطایی بخواند!
و باز من،
به آسمان میگویم،
زمزمه ی آرزوها را،
با رقص دود سیگار!
#بوی_دود
سکوت و بوی نمناک سیگار،
پشت پنجره ی بارانی؛
در دل تنهایی نیمه شب!
و من که همچنان بی وزنم؛
شناور در جریان روزگار!
روزگار بیصدا،
روزگار جاری،
در سراشیب بی انتها؛
و آبی که همچنان،
سربالا نمیرود!
و قورباغه اما
باز امیدوار است؛
امیدوار!
👇👇
این عکس چیه رییس؟
در یخچاله؟!😂
E
Y
V
A
L
💖
🙋👌👌👌
ایول همشیره😍
ممنون همشیره😊
12.09.2025 08:37 — 👍 1 🔁 0 💬 1 📌 0مخلص رییس🙋
12.09.2025 08:35 — 👍 1 🔁 0 💬 1 📌 0زندگی، هنر ماندن،
در توفان زمین و زمان است!
و زندگی،
در گلهای قالی دوباره میروید.🌱
#در_آرزوی_زیستن
بوی نمناک شنهای آزاد،
بوی آزادی دشت،
و بوی آن بوستان عشق،
و دخترک که میخندید!
در شادی پایان رنج،
و آغاز بهار دسترنج!
و خورشید،
به زیبایی غنچه ها
سروها و ماهیها؛
لبخند زد.
آسمان آرام گرفت؛
و شنزار نمناک،
آرامتر؛
👇
از هجوم شنها
چشمها را بست؛
و باغبان وجودش،
با چشم دل،
یکی یکی غنچه ها را خنداند!
آسمان اما،
به حمله ی ابرها،
خورشید را کنار زد!
غرش رعد، شنزار را لرزاند!
اینبار باران،
آبی حوض خیال او را
سیراب کرد!
و رقص ماهیان گلرنگ
زیر رگبار باران،
وه که چه زیبا بود!
👇
و در سمای شنها،
سوی آسمان آبی،
گردباد،
به گرد بوستان نقشها،
میگردید!
در خیال دخترک اما،
بلبلی، شاخ گلی گلرنگ،
بر منقار داشت!
توفان شن، نسیمی بود
که سروهای خمیده را
زیر دستانش،
نوازش میکرد!
👇
و شنهایی که،
با رقص رنگهای قالی،
همراه میشدند؛
رقص شنها،
این شکوه گمنام،
آرام، آرام، اوج میگرفت!
دایره های شن،
تانگوی عشق را،
با آهنگ انگشتان او،
تند و تند و تندتر کردند!
👇
دخترک قالیباف،
دار قالی،
و شنزاری بیرنگ؛
در سایبان گلهایی که میتنید،
زیر تیغ آفتاب.
تنها، صدای تنهایی بود،
که در پهنه ی دشت،
با گلستانی که میبافت،
قسمت میکرد!
👇
که بر دوشهایش،
خرمن گلهای زندگی است!
و باشد که در صبح بیداری،
با هیچ صدایی،
که با عطر خوش زندگی،
دوباره بیدار شوم!🌹
#امید
میدانم که زمزمه ای آرام
در لایه های خاموش شهر میپیچد؛
خبری در راه است!
در نگاه سکوت هر رهگذر
که بیصدا از کنار من میگذرد؛
یا افتادن برگی که در سایه ی شب،
پلکهای سنگینم را دوباره بیدار میکند،
و در خود سکوت؛
سکوت سنگین شبهای خاموشی
و روزهای تکراری،
خیری در راه است!
گامهای آرام امید، 👇
😊🙋
10.09.2025 20:49 — 👍 1 🔁 0 💬 0 📌 0و دروازه ی دل تو تنها به روی نشاط باز است،
شادی بی انتها و آرامش بی همتا
تنها در سرخی گل شراب و عطر خوش مستی
که خبر از باغ جاودان خیال میدهد!
#بهشت_مستی
بر بال شراب به پرواز آمدم.
در آسمان آبی بیخیالی،
چه سبکبال و مسرور
غمها را به نسیم سپردم؛
و با بی وزنی مستانه
خنده بر ریش غصه ها زدم!
هیچ ناکس بی وجودی
یارای بر هم زدن حال خوشم را ندارد؛
هر آنچه بی نشاطی است،
بگذار تا جریان یابد و از کنار تو بگذرد؛
👇