اسب آبی

واقعاً خیلی وقته شور خیلی چیزا دراومده! 😒

🤐

🙏😇

چه اکانت‌هایی که خط سفیدی بودند اسماعیل!
👀

زنده باشید. خوشحالم که شروع کردید به نوشتن.
🌻🌻🌻☀️

این چند روز چقدر برای جنگل‌های هیرکانی بغض کردم.
اصلاً نمی‌تونم بپذیرم فقط اثر تغییرات اقلیمیه. آخه این همه انکار، این همه بی‌توجهی، احمقا موزه‌ی تاریخ طبیعی می‌دونید چیه؟ تف تو شعور و خباثتتون! الان متوجه شدم سمت سوادکوه هم داره می‌سوزه! 😭

بعضی از ما شب‌هایی داشتیم که دلمون نمی‌خواست صبح بشه.
لطفاً دووم بیارید، خیلی سخته ولی فقط به خاطر خودتون. 🙏
شب بالاخره صبح می‌شه... ☀️

دقیقاً برای خیلی از کالاها همین‌طوره. خیلی باید دقت کرد.

داشتم قیمت کالاهای محبوبم در تخفیف بلک‌فرایدی دیجی‌کالا را نگاه می‌کردم؛ متوجه شدم قیمتا یه درصدی رفتن بالا، یه درصدی اومدن پایین، در نهایت از قیمت اصلی گرون‌تر شدن. 😵‍💫

احتمالا اوضاع میانگین خوب نیست ولی در هر حال این از خودباختگی هم آزاردهنده‌ست‌.

بیزارم از اینکه بعضی از این تازه مهاجرها هر پارتنر خارجی رو می‌کوبن تو سر پسر ایرانی. عزیزم شما یه درصد فکر کن خودت با آدم اشتباهی تو رابطه بودی تو ایران. همه مثل هم نیستن.

خطاب به خودم:
فریب تخفیف‌های بلک‌فرایدی را نخور، روزهای دشوارتری در پیش روست.😶

چه شب‌های غمگینی...

چرا الان که اصلا امکانش نیست ذهنم کلید کرده روی سفر به لرستان؟!
🫤

بزرگوار آن سوی مرزهاست، می‌فرماید محیط‌زیست و سیاست رو رها کنید زندگی کوتاهه!
به خدا می‌خوایم رها کنیم اما گره خوردیم 😵‍💫

وقتی کسی تو خونه از پدر و مادرش تفکر منطقی رو یاد نگرفته، بعیده بعداً بتونه...

از سایت «ایران کتاب» چند کتاب سفارش دادم، با سرعتی که دارن، فکر می‌کنم اواخر امسال به دستم برسه 😬😵‍💫

وضعیت روز پنجشنبه:
دست و پا زدن در میانه‌ی قوانین مورفی 😵‍💫

خوب بودن نیاز به آسمون ریسمون بافتن نداره.🙄
خطاب به مبلغین مذهبی- معنوی

دور از جون، من چرا مدوفون نوشتم؟ 🤒😅

وضعیت روز دوشنبه:
مدوفون زیر اطلاعات فراوان 🪦🫠

درس روز یکشنبه:
تجربه‌ی ناشی از یک مسیر بی‌ثمر هم می‌تونه دید بهتری بهت بده. هم در روابط هم در کار.

امان از روابط پیچیده‌ی خانوادگی 😶‍🌫️

دقیقاً!

من در حالی که ساده‌ترین سوال ممکن را از chatgpt پرسیدم:
- سوال بسیار هوشمندانه‌ای پرسیدی [...] عزیز!

هر جای دنیا این صابونو دیدین ۸ قدم به عقب برگردید. پس از استفاده از این صابون با پدیده‌ی جدیدی آشنا شدم. نه معلومه مایعه نه جامد. مثل خمیر تو دست وا می‌ره!

چیزی که خانم نابازیگر احتمالا دارای بند پ، گفت گرچه گفتنش شنیع و ناپسنده، اما در واقعیتِ خیلی از روابط وجود داره. اختلاف طبقاتی وجود خارجی داره حتی اگه گفته نشه و معمولا ابزار نرمی‌ست برای کنترل رابطه و اعمال قدرت.
چه خوشمان بیاد چه نه چنین چیزی وجود داره.
(به هیچ عنوان تایید نمی‌کنم اما هست)

گویی مدتی‌ست زندگی برای ما معمولی‌ها متوقف شده.

آری! همسایه‌ی سمی مرا طعمه‌ی خویش قرار داده است. اما من بسان موش‌ زیرکی هستم که دم به تله نخواهم داد. 😏😈

زمانی که والدین در «زمان درست» فرزندشان را برای زندگی مستقل آماده نمی‌کنند، تاوان سنگین این تأخیر را افراد دیگری می‌پردازند.