It's.me

اکثر آدمها بهم یه حس ناامنی شدید میدن. نمیدونم چرا؟
حس میکنم دارن دروغ میگن بهم همگی!

به وسیله ایی لازم دارم برای رمزگشایی ذهن آدما! مثلا الان بفهمم تو ذهن گلدون چه خبره؟

صدا و میمیک صورت و اینای گلدون رو دوست داشتم.

گلدون رو دیدم
عالی بود، عالی
دو روز عالی رو با هم گذروندیم و در حال حاضر گاهی پیامی
با هزارنفر مشورت کردم چی کار کنم که خراب نشه و واقعا اینبار خیلی خیلی میترسم
عکسهای دونفره‌مون😭😭😭

دلم برای حرف زدن با گلدون تنگ شده، اما متاسفانه سفره، من نمیخوام بهش نزدیک بشم و از خودشم خبری نیست.
منم انتظار بیجایی سعی میکنم نداشته باشم☺☺

گلدون
از یه توییت شروع شد، کسی معرفی اش کرد، فقط چندباری حرف زدیم. توی همون چندبار خیلی خوب و مودب و مهربون و این چیزا به نظر میرسه.
اینقد پخته شدم که دل نبندم و تجربه های قبلی رو تکرار نکنم. فقط مینویسم که ثبت بشه.
فقط کاش صداش قشنگ و مردونه و پخته باشه. تولوخدا

گلدون نسخه پرمیوم صدا قشنگه است.
چند روزی میشه باهاش حرف میزنم و قراره دو سه روز دیگه بیاد اینجا.
من که حس نمیکنم به خاطر من بیاد اما خوشحالم که داره میاد.

صدا قشنگه رو دیدم
حتی براش این شعرم خوندم که: آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا.
چه خنده های نخودی قشنگی داشت
سه روز عالی رو گذروندیم و اون برگشت سر خونه زندگیش و من توی قلبم دفن‌اش کردم.

دوس پسر میخوام.
دوس پسر منو کی برداشته، بذاره سر جاش!

کاش بعضی آدما میفهمیدن چقدر دوستشون داریم

نمیتونم ازش دل بکنم
اما میدونی؟
خوبیش اینه که بالغ ام، فقط یه حسرت بی‌امانه که هست و من دنبال زندگی خودمم.
امیدوارم خوشحال‌ترین باشه

عزیززززز دلم
چقدر پیامت نور به قلبم تابوند سوئیت هارت عزیزم🥰🥰🥰🥰🥰❤❤❤❤
فدات بشم من مهربونم

عدم تعلق به کسی یا چیزی پدرمان را درآورد آقای قاضی!
کمرم داره خرد میشه

دلم براش پر میزنه

کاش باهاش آشنا نشده بودم
اون شب قدر لعنتی
من بعد از اون شب، هرشب آرزوش کردم و خدا ندید
همه‌چی کشکه!

چی بگم؟
ناراحتم و در تقلا برای پذیرش، پذیرش خیلی چیزا، خیلی سخته ولی دارم براش تمرین میکنم.

من تو گریه آدم سفتی ام، اما هربار باهاش حرف میزنم، اشکه که گوله گوله میاد پایین.
به قلبم چنگ‌ میزنن

من ذاتا حسودم، آره. اما هیچ وقت به روابط حسودی نکردم، اگرم بوده زود اومدم کنار و فراموش کردم.
اما جنس حسودیم به پارتنر صدا قشنگه یه جور دیگه است، یه حسودی همراه با حسرته بی امانه، به قلبم چنگ میزنه.
صدا قشنگه برا من مصداق این شعره: سنبل اطیبم، نه میشه خوردت نه میشه پس زِد!

ااونجا که اون شاعره میگه: کدام پل در کجای جهان شکسته است که هیچ‌کس به مقصدش نمیرسد؟ رو این روزا با تمام وجودم دارم درک میکنم!
اتفاق عجیبی بنام زندگی در حال اتفاق افتادنه و من در برابرش بی سلاح ترینم.
هر روز صداش توی گوشم میپیچه و حالمو بد میکنه!

یعنی اونم انداره من صدا قشنگه رو میفهمه؟
میتونه راجع به کتاب و موسیقی و فیلم و اینا باهاش حرف بزنه؟
از طرحواره‌هاشون و راه حل هاش میگن؟
مثل من شبهای کشیک اش بیدار میمونه تا دو و سه سرش خلوت بشه با هم حرف بزنن؟
اگه از یه فیلمی براش نقل کنه میره کل فیلم رو ببینه؟

باید بگم صدا قشنگه پارتنر پیدا کرده:((
اقبال منه، یه روزم الف میاد میگه با یکی دوست شدم.
خودمو برای هرچیزی آماده کردم، البته که رفیق بودند و هستند اما قلبم یه ترک کوچولویی برداشت.
ولی مثل همه ترک‌های دیگه ترمیم میشه و میگذره. زندگی قول رسیدن به هیچ‌کدوم از ماها نداده که به من داده باشه.

هر دو هم رفیق اند.
رفیق‌های واقعی واقعی
ندیدم مثلشون، مخصوصا الف.

در حال حاضر دو نفر رو خیلی دوست دارم
الف و صدا قشنگه
دلم برای جفتشون میره

صدا قشنگه به قوت خود باقیه
هنوزم محل نمیده:((
البته منم کاریش ندارم‌
اما هرکی هم به ما رسید، گفت باهات وارد رابطه نمیشم که آسیب نبینی! بهونه جدیده؟

عجب روزایی داره میگذره پسر
روزای سخت اما خوب
اینکه دارم تلاش میکنم بهم حس خوب میده
اما اینکه گاهی و اکثرا تلاشها نتیجه نمیده حالمو بد میکنه!
اما خب این زندگیه دیگه

شما غلط زیادی میکنی میرینی به آدم بعدش آف میشی!
خطاب به مخاطبی خاص که مطمئنم دو روز دیگه اسشم یادم نمیمونه.

خب من دوباره باز دلم گرفت و پناه آوردم اینجا

هربار با اومدن و رفتن هرکی به این نتیجه میرسم فقط صدا قشنگه خوب بود و هست و تمام.
ولی خب، شدنی نیست

انگار دل منه که داره میشکنه برای بار هزاااارم!

از اون روزای خیلی دلتنگیه
زیاااااد
قلبم مچاله است
دلم برای صدا قشنگه تنگ شده
میم بهم محل نمیده
و قلبم هزارپاره است