روز آخر کار، موقع وقت دادن به مریض گفتم «دو هفته بعد من نیستم ولی اینجا واسه همکارم نوشتم که چه کاری کردیم…»
گفت «اشکال نداره! یه وقتی بده که خودت باشی. ما فقط میخواهیم که تو باشی…»
قلب قلبی ‌و اشکی شدم… هیشکی توی دنیا دوستم نداشته باشه، مریضا دوستم دارن و اینم یه مدل زندگیه که امیدوارم همیشه بمونه.

همینجوری که واسه خودم نشستم یهو یادم میاد یه سری از کسایی که هنوز شمارشون رو دارم، ویساشون توی تلگرامم هست یا عکساشون توی گوشیم، الان زیر خاکند!! زیر خاک!! چرا این قدر درد داره همیشه این فکر؟

درد مشترک!

کلمات در مقابل عمق احساسی که متحمل میشیم حقیرند و سطحی… باید باهاشون قصه پشت حسمون رو بگیم که مخاطب هم «شاید» بفهمه…. اما قصه‌هامون این قدر طولانی‌اند و بعضا این قدر خصوصی… که کاش واقعا مخاطب با یه «خیلی سختمه» همه چی رو می‌فهمید.

امشب به یاد تجریش‌ میخوابم. به یاد زمستونا و دم عیدش. به یاد بچگی و خونه باباحاجی. به یاد جوونی و قرارای نسبتا یواشکی. به یاد کافه لمیزش که مطمئنم اونم، مثل همه خاطرات کدر گذشته من که فقط خاطرشون قشنگه، فقط خاطره‌اش خوب مونده… چون که چی توی این دنیا خوب می‌مونه که اون؟

یه دلتنگی‌ام که دست و پا در آورده و امتحان داره…

واقعا باید این کار رو بکنم! کاش نزدیک بودییی با هم درس میخوندیم :( من خیلییی تهنااااام!

امروز برای درس نخوندن کل دکوراسیون خونه رو تغییر دادم. بعدشم به یکی مسیج دادم که فکر کنم از صبح داره با گذشته سمی‌ای که داشتیم فکر میکنه من چی ممکنه از جونش بخوام….

وقتایی که خیلی خسته‌ام و مغزم ارور می‌ده، بدی‌های آدما رو یادم می‌ره. دلم براشون تنگ می‌شه. همه منطقم می‌ره و جاش فقط قلبم می‌مونه که با تمام بلاهایی که سرش اومده، هنوزم دوستای ۱۸ سالگیش رو دوست داره….

اون اصلا دو ساعت تا پاریس راهه! خیلی دوره!

برو خدا رو شکر کن گیر نداده ببرتت سر قبر بختیار!!

شما هیچی اسکای نکردید یا اینجا با من قهر کرده هیچی نشونم نمیده؟

این سه ماه رو زنده میمونم یعنی؟

ما برای بردگی به این جهان اومدیم اصن!

گریه حضار!

چون امتحان ندارن احتمالا. میرن سر کار و پول میگیرن :(

اوهووووم :((( تو فردا چی داری؟

باید بزنی روی خود پست که جدا بازش کنه. بعد اون سه نقطه سمت راست بالا رو بزنی. اونجا کپی رو گذاشتن. خودمون نمیتونیم سلکت اینا بکنیم هنوز :))

خیلی وضعیت نگران کننده‌ای داشتی :)) من خودم برات نذر سفره ابولفضل کردم که بی‌خانمان نشی توی این شرایط

من و امتحان سه ماه دیگه…
یعنی وضعیت اینجوریه که سه ماه وقت دارم ولی نمت…

می‌شه که… آیا جوکی هست که من نگرفتم؟

من فکر می‌کردم فقط توی توییتر دوستم ندارید ولی متاسفانه اینجا هم دوستم ندارید… #جلب_توجه

من فقط میدونم چند ماه اسباب‌کشی کردی. خیلی کمه واسه این که بشه گفت میشناسیم :)))

ولی حتی اینجا هم که پر مشکله، وقتی واسه یکی یه چیزی می‌نویسی، اتوماتیکلی توی فید به همه نشون نمی‌ده! این باگی بود که اینستاگرام اون اولاش داشت و چه روابطی که واسه دیدن کامنتا و لایکای بقیه به فنا نرفت اسماعیل!

من پسر خوشگلی نیستم ولی پسر خوشگلا رو میشناسم!
# دام

زندگی خرج داره معمار جان! اینا هم زن و بچه دارن

دچار استرس شدم! توییتر خیلی میدیدم توییتاتو. ولی الان که فکر میکنم میبینم خیلی وقته ندیدم :))) ایشاله که بلاک نشده بودم اون ور :)))

کاش رییس اینجا به خاطر این که من سعی کردم عکس پروفایلم رو متناسب با اسم اینجا انتخاب کنم، یه پولی، تیک آبی‌ای، کد تخفیفی چیزی بهم بده!

شاید مثل یوتیوب اگه بالای چند نفر فالومون کنند، برداره این رو از ته یوزرنیممون. منتها اینجا کلا ۱۰۰ نفر هم نیستیم و خوب همه این شکلی میمونیم!

Our systems are currently experiencing some degraded performance as a result of record-high traffic. You may notice some slowness in-app as a result. Our team is working to resolve this issue.

You can view our system performance status here: https://status.bsky.app/