Ashkan

اگر گرد کسی بسیار گردی
اگرچه بس عزیزی خوار گردی
#عطار

شب‌های بی توام شب گور است در خیال
#سعدی

اگر در برادر خود عیب می‌بینی

آن عیب در توست که در او می‌بینی

عالم بسان آیینه است که نقش خود را در او می‌بینی

اَلْمُؤْمِنُ مِرآةُ الْمُؤْمِنِ

آن عیب را از خود جدا کن زیرا آنچه که از او می‌رنجی از خود می‌رنجی.

دفتر پنجم فیه ما فیه

ما با امید صبح وصال تو زنده ایم
ما را ز هول این شب هجران نگاه دار
#هوشنگ_ابتهاج

خواهم شدن به میکده گریان و دادخواه
کز دست غم خلاص من آن جا مگر شود
#حافظ

ترسم که اشک در غم ما پرده‌در شود
وین راز سر به مهر به عالم سمر شود
#حافظ

نیست شو تا هستیت از پی رسد
تا تو هستی، هست در تو کی رسد
#عطار

دلبر شیرین سخن بیش نماید عتاب
شاهد سیمین بدن بیش کند کبر و ناز
#خواجوی_کرمانی

دیشب ای بهتر زِ گل! در عالم خوابم شکفتی
شاخ نیلوفر شدی، در چشم پُر آبم شکفتی
#سیمین_بهبهانی

اسرار اَزَل را نه تو دانی و نه من،
وین حرفِ معمّا نه تو خوانی و نه من؛
هست از پس پرده گفت‌وگوی من و تو،
چون پرده برافتد، نه تو مانی و نه من
#خیام

دل نهادم به صبوری که جز این چاره ندانم
#سعدی

مرا مردن بیاموز و بدین افسانه پایان ده
که دیگر برنمی تابد دلم نوبت شمردن را
#حسین_منزوی

یا رب کجاست محرمِ رازی که یک زمان
دل شرحِ آن دهد که چه گفت و چه‌ها شنید
#حافظ

چرا جویی وفا از بی‌وفایی
چه کوبی بیهُده سرد آهنی را
#رودکی

خون میچکد از دیده در این کنج صبوری
این صبر که من می کنم افشردن جان است
#هوشنگ_ابتهاج

ز بودنم چه افزود؟ نبودنم چه کاهد؟
که گویدم به پاسخ که زنده‌ام چرا من؟
#سيمين_بهبهانی

بر لب یار شوخ دلبندم
خفته لبخند گرم زیبایی
#سيمين_بهبهانی

چه شد که ماه مراد از کرانه‌ای نرسيد
شبی رسيد و حريف شبانه‌ای نرسيد
#نادر_نادرپور

دیدی که یار، جز سَرِ جور و ستم نداشت
بشکست عهد، وز غمِ ما هیچ غم نداشت
#حافظ

موی سپید را فلکم رایگان نداد
این رشته را به نقد جوانی خریده‌ام
#رهی_معیری

بیرون ز تو نیست هرچه در عالم هست
در خود بطلب هر آنچ خواهی که توی
#مولانا

تا کی ای دلبر دل من بار تنهایی کشد
ترسم از تنهایی احوالم به رسوایی کشد
#سعدی

آه باران...
اي اميد جان بيداران
#فریدون_مشیری

فكر را، خاطره را، زير باران بايد برد
با همه مردم شهر، زير باران بايد رفت
دوست را، زير باران بايد ديد
عشق را، زير باران بايد جست
#سهرا_سپهری

در نجاست مشک بویی، زان چه سود
پیش مستان نکته گویی، زان چه سود
#عطار

خوبرویان جفاپیشه وفا نیز کنند
به کسان درد فرستند و دوا نیز کنند
#سعدی

سعدیا گر نکند یاد تو آن ماه مرنج

گر یک نفست ز زندگانی گذرد
مگذار که جز به شادمانی گذرد
#خیام

آلودهٔ دنیا جگرش ریش ترست
آسوده‌ترست هر که درویش ترست

هر خر که برو زنگی و زنجیری هست
چون به نگری بار بر او بیشتر است

ابوسعید ابوالخیر