ببین منم اولش این ترس رو داشتم، ولی حقیقتش اینه که وقتی خدای نکرده خدای نکرده موقعیتش پیش بیاد، آدم اول یه خورده وحشت میکنه ولی بعد گلیمش رو از آب میکشه بیرون و قضیه رو هندل میکنه. همه ما واقعا قویتر از اون چیزی هستیم که فکر میکنیم. اتفاقا همین تنهایی بیشتر اونو نشون میده
25.05.2024 23:23 — 👍 1 🔁 0 💬 1 📌 0
آخه از اون طرف منیجرم اجازه نمیده از یه شهر دیگه ریموت کار کنم باید دو روز در هفته آفیس باشم حتما
15.05.2024 10:33 — 👍 1 🔁 0 💬 1 📌 0
نه هنوز به اون مرحله نرسیدیم :))) فیالواقع خانواده اینقدر سنگ میندازن که نمیدونم کی بشه برسیم :))
14.05.2024 21:11 — 👍 1 🔁 0 💬 1 📌 0
مامانم تو ویدیو کال میگه پوستت چقدر خوب شده؛ حالا اونقدر خوب نشده ها ولی کلا این هفته که مادر و برادر رفتن سفر و یار رو قاچاقی آوردم پیش خودم با تمام استرس های کار حالم خیلی بهتره! خیلی! شاید بگین نمیترسی بفهمن که باید بگم چرا :))) ولی خب دیگه بعد همه محکمکاری ها بازم بفهمن به تخمدان چپ دایورت میکنم
14.05.2024 18:20 — 👍 3 🔁 0 💬 2 📌 0
دوباره اومدم با قدرت با مامانم صحبت کنم در رابطه با موو این کردن با یار و به قدری عصبانی اومدم بیرون از مکالمه که حد نداره.
مادر من هنوز به دست خوردگی دختر و استفاده شدنش اعتقاد داره و من باید با خلوص کامل عروس بشم تا آدم درستی باشم وگرنه (با عرض معذرت) آدمی که دیگه اکبند نباشه به سمت خراب شدن میره!
08.05.2024 02:37 — 👍 2 🔁 0 💬 0 📌 0
🫂🫂🫂🫂🫂🫂🫂🫂
منم با خودم خیلی نامهربانم، نامهربانتر بودم. میگم که آدم نباید با خودش نامهربان باشه اینقدر 😢
06.05.2024 14:54 — 👍 1 🔁 0 💬 1 📌 0
که البته یه وقتایی میگه خب ما که کار سخت نمیدیم بهت پیش ما استراحت میکنی دیگه... که باید بگم خانواده در هر شرایطی از من انرژی میگیره. اینقدر که باید ملق بزنم که ماما ناراحت نشه، خودم نباشم، همش فیلم ایرانی و هندی ببینیم و همه هندی ها رو من ترجمه کنم. تهش هم مامان ناراحت میشه اگه یه ذره بیرغبتی ببینه
22.04.2024 14:31 — 👍 0 🔁 0 💬 0 📌 0
بعد داداشم میگه چرا با ما میگردی همش خسته ای همش اخمویی همش بی رمقی. بابا جان اجازه نمیدین من باتری م رو شارژ کنم. عین یه گوشی شدم که میزنن به شارژ تا ۱۰-۲۰ درصد شارژ شد جدا میکنن دوباره باهاش بازی میکنن و این چرخه ادامه دارد.
22.04.2024 14:28 — 👍 0 🔁 0 💬 1 📌 0
اینکه تایم آف من از خونواده وقتی که سرکارم یا وقتی که جسدم رو آوردم خونه و از خستگی دیگه دارم بیهوش میشم خیلی بده.... یعنی به صورت اکتیو بدنم سعی میکنه نخوابه، که زمان از دست داده رو یه جوری جبران کنه!!! خلاصه ش میشه ساعت ۹ شب خونواده دست از سرم برمیدارن که برم بخوابم، من تا ۴ صبح بیدار میمونم الکی!
22.04.2024 14:27 — 👍 0 🔁 0 💬 1 📌 0
جسد رو از روزهای کاری به ویکند میرسونم، ویکند هم نمیفهمم چطور میگذره خسته تر میرسم به هفته بعدی....
22.04.2024 14:25 — 👍 2 🔁 0 💬 1 📌 0
دوباره دنبال کار جدید گشتن سخته ولی انگار باید با اردنگی خودت رو از منطقه امن بندازی بیرون که رشد کنی
20.04.2024 04:30 — 👍 5 🔁 0 💬 0 📌 0
رو هرکس کراش داشتم در زندگیم، ازدواج کرده :))) بنگاه بخت باز کنی باید میزدم :)) حالا هم دیگه دستگاه کراشم از کار افتادن متمرکز شده روی یه نقطه.
دو نفر بودن که فکر میکردم یه کراش جزیی دارم روشون که با توجه به دادهی بالا، کراشم واقعی نبوده لابد :)))
20.04.2024 04:29 — 👍 2 🔁 0 💬 0 📌 0
یعنی شماهایی که ازدواج کردین ، خانواده هی نزدن تو ذوقتون؟ هی فکر نکردین حالا این هندونه دربسته اگه سفید بشه مامانتون دیگه ولتون نمیکنه با من که گفته بودماش؟؟
20.04.2024 04:26 — 👍 0 🔁 0 💬 0 📌 0
همچنان به یه ماه مرخصی با حقوق نیازمندم 🥲🥲🥲
20.04.2024 04:25 — 👍 5 🔁 0 💬 0 📌 0
مرسییی❤️
13.04.2024 11:02 — 👍 1 🔁 0 💬 0 📌 0
این غر نبود :))) جمله خبری بود
12.04.2024 16:36 — 👍 1 🔁 0 💬 0 📌 0
کمتر از دو هفته از رژیمم کوتاه اومدم و قشنگ وزن چند هفته پیش داره برمیگرده. خلاصه از دیروز برگشتم رو رژیم و کیک تولد خبری نیست ازش
12.04.2024 16:36 — 👍 2 🔁 0 💬 2 📌 0
دلم میخواد برم رو منبر و غر بزنم ولی میگم چه فایده داره، حداقل غر در درون آدم سوخت میشه باعث حرکت میشه :))) غر بیرون اتلاف انرژیه
12.04.2024 16:35 — 👍 1 🔁 0 💬 0 📌 0
حالا مثلا تولد رو میگن شروع سال جدید زندگی و اینا، والا اگه شروعش اینه خدا به پایانش رحم کنه :))
12.04.2024 16:35 — 👍 1 🔁 0 💬 0 📌 0
آره دقیقا، براشون خوشحالی میشه به عنوان یه واحد میبینیشون بعد خب انگار اون واحد شکسته میشه آدم نمیدونه کدوم ور رو بگیره
20.03.2024 16:25 — 👍 1 🔁 0 💬 0 📌 0
آدم خیلی ناراحت میشه این زوج های که دوست داره جدا میشن :(
20.03.2024 15:30 — 👍 1 🔁 0 💬 1 📌 0
واقعا حس عیدم نیست فقط میخوام برم بخوابم
20.03.2024 01:47 — 👍 2 🔁 0 💬 0 📌 0
چرا هیچ حس عیدی ندارم؟ برای اینکه عید نصفه شبه، روزش میری سرکار، عید میشه میخوابی باز میری سرکار.
نه، چون پررو شدم دوسال با یار عید رو تحویل کردم امسال خونواده موافق نبودن یار رو دعوت کنم برای عید و دیگه دوسال گذشته که داداشم رو پیچوندم رفتم با یار تحویل کردم سال رو امسال دیگه نمیتونم 😅
19.03.2024 02:15 — 👍 3 🔁 0 💬 0 📌 0
من فکر میکردم ما خیلی بدبختیم :))) ولی حداقل تعطیلی رسمی داریم
17.03.2024 20:24 — 👍 1 🔁 0 💬 0 📌 0
مثبت فکر کن :))) آب روشنایی ه الان وضعیتت باید چراغانی باشه :)))
17.03.2024 15:17 — 👍 2 🔁 0 💬 1 📌 0
🫂🫂🫂🫂🫂
17.03.2024 15:16 — 👍 1 🔁 0 💬 0 📌 0
عه بیا ببینمت :) آیدی ت چیه؟
17.03.2024 15:14 — 👍 1 🔁 0 💬 1 📌 0
ای وای الهی بگردم حالا امیدوارم زود خوب شه اذیت نکنه
17.03.2024 03:09 — 👍 1 🔁 0 💬 1 📌 0
جز پژمان هم بقیه رو تو bereal نمیبینم، کم کاری میکنین:))
16.03.2024 23:54 — 👍 1 🔁 0 💬 1 📌 0
کوتاهی آستین یعنی تا آرنج مثلا :)))) حالا خوبه دو روز پیش دیده همین رو پوشیدم رفتم شرکت. در انکار به سر میبره کلا. اون سری میگه خب مثلا فلان دختر برای بهمان خوبه حالا اشکال ندارد حجاب نداره اگه مثل فاطمه بقیه اعتقادات رو داشته باشه. همونجا گفتم مادر من دیگه بقیه اعتقاداتی ندارما :))) یه خدا سرجمع هس
16.03.2024 23:51 — 👍 1 🔁 0 💬 0 📌 0