چه پررو بود. خوبش کردی.
21.11.2025 11:14 — 👍 1 🔁 0 💬 0 📌 0@samanenoroozi.bsky.social
بر همانیم که بودیم و همان خواهد بود.
چه پررو بود. خوبش کردی.
21.11.2025 11:14 — 👍 1 🔁 0 💬 0 📌 0❤️♥️🫂
20.11.2025 02:42 — 👍 1 🔁 0 💬 0 📌 0به آدم بیمسئولیت که اعتبار و زحمت بقیه رو به فنا داده چی باید گفت؟
هم عصبانیام هم دلسرد.
کار کردن این طوری فایده نداره.
واااااااای
چه خبره!
نرخ دلاریش هم این قدر تغییر کرده؟
از عوارض این قرصه اینه که تا صبح ۱۸ بار بیدار میشم.
دفعه قبل به خاطر همین قطعش کردم. الان یادم اومد!
از باشگاه سخت مجبور شدم پیاده بیام و تا اطلاع ثانوی تف تو چیز.
10.11.2025 17:37 — 👍 1 🔁 0 💬 0 📌 0هفته قبل گلودرد اندکی عارض شد که در نطفه خفهش کردم. به خواهر گفتم نمیدونم سرماخوردگیه یا حساسیت؛ گفت تو کلا در انکار سرماخوردگیای.
امروز دوباره یه نوک قاشق کره بادومزمینی خوردم و همون حالت رو دارم.
انکارم مستدل بود خواهر من.
یه دنبالهدارطور جدید پیدا کردن. انگار یه چیزای عجیبغریبی هم داره.
حالا البته قصه زرد زیاده، ولی با ما باشید.
لذتبخشترین بخش زمستون، بخاریه .
پاهات رو بهش بچسبونی و بخوابی.
چه خوب
چه عالی
رستی!
کشیدی؟
حتما بستنی بخور بعدش.
امشب یهجا چهارده تا تخممرغ رو با بقیه مخلفات به کیک تبدیل کردم. اونم تو یه فری که در و پیکر نداشت و بار اولم بود میدیدمش!
از نتیجه راضیام حسابی. ترد و خوشمزهبود.
خدا پدر لیلا رو بیامرزه با این دستور خوبش.
ولی اسپانسر لازمه. خَیر لازمه که واسه چند تا چیز مهم و پایهای هزینه کنه. خیلی هم جدی و فوری.
متوجه نشدم.
کسی که قفل داره دیگه حداکثر توجهی که میگیره به تعداد فالوئرهاشه، این از کجا میفهمه یک میلیون چیز میگیره که پردهها رو میندازه سرخود.
چه ترسناکه
01.11.2025 12:02 — 👍 2 🔁 0 💬 1 📌 0چی شد؟!
01.11.2025 03:32 — 👍 0 🔁 0 💬 1 📌 0اپ گوشی هر روز میگه فردا ۲ درجه خنکتر از امروز؛ فردا باز این قدر گرمه که پنجره بازه.
خیر و برکت از همه چی رفته.
سالاد فصل ایز مونتد.
آجیلش کم بود. فردا میرم گلکلم و خرتوپرت میگیرم که تموم بشه.
نه نه، لغزش فرویدی بوده لابد. ؛)
26.10.2025 07:29 — 👍 1 🔁 0 💬 1 📌 0*نو
چرا خودش کرد «تو»؟!
بچه تو قشنگه!
26.10.2025 07:09 — 👍 1 🔁 0 💬 0 📌 0مگه بیکار شدن؟
من دیروز فکر کردم لابد درآمدشون تغییر میکنه.
تو خوابم یه بچه بود، یه دختر کوچولوی شاید چندماهه یا یکساله. بسیار بامزه و شیرین و ناز بود.
تو خواب پدر و مادرش هر دو پزشک بودن انگار. مادره دوستِ دوستم بود ولی چنان خوشرو و مهربان بود که انگار دوست خودمه.
تو اسبابکشی بزرگ علاوه بر سری کامل مجله گاما، اون همه مجله گلآقا، مجله دانشمند و مجله نجوم، یه عالم مجله شمار و طبیعت قدیمی هم بود که همه رو ریختن دور.
دو روزه قلبم برا این آخری شرحهشرحه است. برا بقیه چندین بار عزاداری کردم، تازه نوبت به این رسیده.
من اولین شماره گلآقا رو داشتم. چرا ریختن دور آخه؟
آههها
انار و هلو
توتفرهنگی هم ندوست!
حالا برا انبهندوست چی جایگزین کنیم خوب باشه؟
باقالی خیلی جدیده برام. اصلا ندیدم. باید امتحان کنم.
مشخص و واضح و مبرهن است که ایشونا نیاز ندارن.
20.10.2025 19:14 — 👍 1 🔁 0 💬 0 📌 0حالا سفر فدای سرتون، بعدا میرید انشاءالله.
ولی کرونا دیگه از کجا اومد؟ مگه واکسن نزده بودید؟
از باشگاه برگشتم و برای خودم پنیر برشته درست کردم و در کمتر از آنی همهش رو بلعیدم.
لامصب چقدر خوشمزه است.
بیشتر به خاطر اینه که خستهام. جسمم آخر روز خسته است دیگه و اون لذتی که دلم میخواد از ورزش نمیبرم.
ولی لازمش دارم.
بعد از تقریبا چهار هفته باشگاه، حس میکنم زانوهام خیلی زیاد بهتره، کمردردم هم خیلی خوب شده.
فقط در رفتن یه جوری لختی و سنگینی دارم که انگار دارن میبرنم سنگکشی.