من واقعا این زندگی رو نمیخوام و واقعا دستم واسه مردن بستهس. یک نفر فقط هست توی این دنیا که نمیدونم اگر من بمیرم چه بلایی سرش میاد و فقط این نگهم داشته.
11.11.2024 01:31 — 👍 1 🔁 0 💬 0 📌 0
@mioomioo.bsky.social
اذیتمون نکن.
من واقعا این زندگی رو نمیخوام و واقعا دستم واسه مردن بستهس. یک نفر فقط هست توی این دنیا که نمیدونم اگر من بمیرم چه بلایی سرش میاد و فقط این نگهم داشته.
11.11.2024 01:31 — 👍 1 🔁 0 💬 0 📌 0میدونی دل بریدن از این همه عشق، درست مثل مرگمه!
15.09.2024 21:22 — 👍 1 🔁 0 💬 0 📌 0همه میدونن عمریه رفتی و من همونجوری دوس دارمت
15.09.2024 21:22 — 👍 1 🔁 0 💬 0 📌 0همه گوشم و پر میکنن که دیگه گریه واسه تو بسه
دستایی که جدا مونده این همه سال محاله به هم برسه
واقعا شب پشمریزونی بود!
15.09.2024 06:42 — 👍 1 🔁 0 💬 0 📌 0برو جیم. روی سوخت و ساز بدنت کار کن. اینطوری پایدارتر هم میشه.
09.09.2024 17:24 — 👍 1 🔁 0 💬 1 📌 0I love you more than any one could ever imagine. I love you not because your face is beautiful, which it truly is, but for something deeper you’ve held within you all your life, for who you are.
Will you ever realize it?
این همه وقت نگه داشتم چون داشتم یاد میگرفتم. خودم رو از همه بیشتر. وقت یه عبوره. بی سر و صدا.
30.08.2024 23:16 — 👍 1 🔁 0 💬 0 📌 0جالب بود که داشتم دوباره بهش فک میکردم و اومدم این رو خوندم. Connection.
انگار نیست بینمون. یه چیزی بیش از تفاوته. دوست دارم نزدیک به همون مقداری که دوست دارم دوست داشته بشم. اگرنه همهش حالم بده توی اون رابطه. انگار همهش دستش رو نگه داشته میگه جلو نیا. خیلی وقته جلو نمیام. ولی حالمم خوب نیست.
مثل همون تک درخت وسط دشت که بعد کلی رانندگی کنار جاده یهو پیداش میکردی، یه استراحتی زیرش میکردی و بعدشم میرفتی. ولی اون درخت وسط اون دشت تنها چیزی بود که همیشه بود.
30.08.2024 23:09 — 👍 2 🔁 0 💬 0 📌 0فکر میکردم اجتنابی بودنم درمان شده باشه. یهو یادم اومد یه بار به این بچه گفتم راحت نیستم مغزم رو برات شیر کنم. یا همچین چیزی. که فک میکنم چرت گفتم چون من واقعا دوست دارم با دوستام صحبت کنم. 🤦♀️
15.08.2024 13:30 — 👍 1 🔁 0 💬 0 📌 0آخه چون گل بود، به سبزه هم آراسته شد. :)
22.07.2024 18:04 — 👍 1 🔁 0 💬 0 📌 0و این روزا، هی سعی داشتم بگم هییییچی نیست عادیه. ولی نه عادی نیست. روزی که توش یکی بهت مسیج بزنه و از فکر خودکشی بگه عادی نیست و من خیلی برام عجیبه که دارم، توانش رو دارم، که این روزا رو بگذرونم.
18.07.2024 22:08 — 👍 1 🔁 0 💬 0 📌 0من تو همه عمرم از طرف یه سری آدم بعضا مهم غر غرو شناخته شدم. یکیش استاد ارشدم که وقتی دیدم دیگه خیلی داره میگه گفتم خب شما شرایط منو ندارید اگر داشتید شمام غر میزدید. بماند که اون آدمه شد یکی از منفورترین آدمای زندگی من، ولی یک دلیل بزرگه واسه این که همیشه احساساتم رو کوچک بشمرم.
18.07.2024 22:07 — 👍 1 🔁 0 💬 0 📌 0این آخرین «اگه»ایه که باید بگی. 🫂
12.07.2024 04:50 — 👍 0 🔁 0 💬 0 📌 0ببین تو آخرین غل این زنجیری. میشکنم من تو رو!
08.07.2024 17:58 — 👍 1 🔁 0 💬 0 📌 0آها بعد، حواسم هست بهت که اتفاقهای غیرقابل انتظار زندگیت رو بهونه کردی که باز بیای اینجا حرفات رو بنویسی که با آدما کمتر صحبت کنی. ولی اینم باید درست شه. اینم کنار همه اون چیزایی که نوشتی وسط همین بحران باید درست شه!
30.06.2024 22:17 — 👍 1 🔁 0 💬 0 📌 0و تازه باید حواسم به وضعیت خیلی بد دوستم توی ایرانم باشه چون فک کنم اگر الان براش نباشم انگار هیچوقت نبودم. آها و این که، چن وقت پبش فک میکردم زندگی منه که سخته. ولی الان فک میکنم اینم بزرگسالیه.
30.06.2024 22:14 — 👍 1 🔁 0 💬 0 📌 0دوباره ورزش رو جدی کنم. به شکل ذهنی تکلیف دیتها رو مشخص کنم که یا این طرف بوم یا اون طرف بوم. و بعد از یه سالم بپذیرم باید با حس عصبانیت باقی مونده نسبت به دوستای سابقم کنار بیام. و چون هی میبینمشون پس باید قبول کنم این حسا هی یادم میاد.
30.06.2024 22:14 — 👍 1 🔁 0 💬 0 📌 0دیشب داشتم آسمون رو نگاه میکردم و این شکلی بودم که وسط وضعیت وحشتناک خونواده، که لیترالی یهو منفجر شد و دو ماهه مغزم رو سابیده، باید واسه حفظ پوزیشنم و تبدیل به موقعیت فول تایم تلاش کنم. در کنارش اپلای کنم و مصاحبه برم که بکآپ پلن داشته باشم. /
30.06.2024 22:13 — 👍 1 🔁 0 💬 0 📌 0خدا رو شکر که چار تا آدم درست حسابی دور و برم هستن. که تفریحایی که دوس دارنم مثل خودمه. مغزم سبک میشه میرم طبیعت و برمیگردم.
30.06.2024 22:04 — 👍 1 🔁 0 💬 0 📌 0ببین آخه من واقعا آدمای لجیتی رو میبینم که میخوان رای بدن. :( و حس میکنم با اینا میتونم دیالوگ داشته باشم و قانعشون کنم. یا حداقل تلاش خودم رو کرده باشم.
30.06.2024 22:02 — 👍 1 🔁 0 💬 1 📌 0حس میکنم یه وظیفه بزرگی روی دوشم دارم که با آدما صحبت کنم و قانعشون کنم که «نباید» رای بدن. در واقع بعد از مدتها فک میکنم شاید بتونم یه اکت موثر بکنم.
30.06.2024 20:13 — 👍 1 🔁 0 💬 1 📌 0یه جورایی همه اتصالاتم با خیلی قبل رو از دست میدم.
29.06.2024 23:57 — 👍 1 🔁 0 💬 0 📌 0از دیشب که با دوستام اون بحث رو کردیم، دوباره افتاده به مغزم که این رابطه درست نیست برا من. هیچ حسیم نداشتم قبلش ولی انگار حرفا کلی نور انداخت به یه جاهایی از مغز و احساساتم. نمیدونم. ولی فک کنم اگر حسم ادامه پیدا کنه حرکت جدیای سمت خودم بزنم براش. ولی واقعا قلب و دلم آشوب شده.
29.06.2024 23:57 — 👍 1 🔁 0 💬 1 📌 1این ماجراها که تموم بشه یه PTSD بزرگ در انتظارمه. همین الانشم دارم عادی کارامو میکنم یهو میبینم چقد حالم بده. میفهمم که اگر جای انکار کردن سعی کنم حرف بزنم و کمک بگیرم احتمالا بهتر میشه ولی بلد نیستم حرف بزنم. هفتههای اول یهو میشستم گریه میکردم ولی الان اونم سختمه. واقعا از درون مرده. کاش از بیرونم.
20.06.2024 17:05 — 👍 1 🔁 0 💬 0 📌 0کاش یه پناهگاهی واسه اینجور موقعا پیدا میکردم تو زندگیم.
14.06.2024 18:54 — 👍 1 🔁 0 💬 0 📌 0چرا آدم یهو دلش اونطوری میگیره که میخواد بمیره از غصه؟
14.06.2024 18:52 — 👍 1 🔁 0 💬 0 📌 0که سر کار میرم و درس نمیخونم خوشحالم و زندگیم شده همونی که میخواستم و من به این فک کردم که خدایا این دقیقا اون جاییه که منم مدت ها فک میکردم اگر باشم خیلی حالم خوبه و الان قطعا خیلی بهتر از قبلم ولی فک نمیکردم که همچین اتفاقایی بیوفته پس بازم اون چیزی که میخواستم رو درست تجربه نکردم.
10.06.2024 17:56 — 👍 1 🔁 0 💬 0 📌 0من هیچ دلیلی غیر از تجربههای جدید و چیزایی که ندیدم و نداشتم و حس نکردم واسه زندگیم پیدا نکردم. واسه همینه سفر همیشه خوشحالم میکنه حتی در حد یک نصف روز.
اما چن وقتیه فهمیدم که احتمالا هیچوقت بیشتر از یک ظرفیتی خوشحال نمیشم و این واقعا غمانگیزه. در واقع یه جایی دوستم اومد بهم گفت واقعا به خاطر این \