ایرما

:**

شرایط که پیچیده بود، اما ته تهش مبنای تمام رفتار من همین شفقت بود. اینکه گناه داره، حالش بده، من قوی‌ام من کمکش می‌کنم، من به روش نمیارم، من ازش دفاع می‌کنم، من سپر بلاش می‌شم. شفقتی که کنترل نشه می‌شه همین که خودتو نبینی، در مثال نقیبی هم می‌شه نادیده گرفتن موضع خودمون که مبادا اون برنجه. خب برنجه!

به هرحال یه جریان سیاله این، کنش و واکنشه. نمی‌شه که فقط بعضیا حق داشته باشن حرف بزنن، این سازوکار مبتنی بر اینسکیوریتیه و خیلی مخربه به نظر من. راهکارای دیگه باید پیدا کرد جای محدود کردن آزادی بیان. فکر می‌کنم این‌که «اگر گند زدی عواقبشو بپذیر و اصلاحش کن، وگرنه کنسلی» چیز بدی نیست.

شفقت خیلی مهمه، اما تعیین مرز و اعتراض و ابراز خشم و… هم همونقد مهمه. شفقت بیش از حد و نادیده گرفتن آسیب‌هایی که دیگران می‌زنن می‌شه چیزی که من تجربه کردم با گوشت و پوستم: سه ساله درگیر آسیب جسمی و روحی‌ام چون شفقت داشتم و نادیده می‌گرفتم و اعتراض نمی‌کردم. اینم همونه. اگر ریده، باید به روش بیارن که ریده.

من ندیدم پس. ولی حتا مسخره کردن ظاهرشم با اغماض بپذیریم دخترش خارج از محدوده‌ست و قاطی کردنش باز بی‌اصولیه. آدم تو فحش دادن هم باید اصول داشته باشه به نظر حقیر :))

شاید، هرچند به نظر من هرکس به اندازه خودش تاثیر و اهمیت داره. برای همین مهمه که ما چه اصولی برای خودمون تدوین کنیم و بهش پایبند بمونیم، چون همین دونه دونه آدما جامعه رو می‌سازن. ولی فارغ از اون خیلیا در تصویر کوچک زندگی می‌کنن و آدمی مث نقیبی مستقیمن رو زندگیشون تاثیر داره.

به نظر من خیلی تناسب داره که. فحش خوردن چه آسیبی می‌زنه به نقیبی؟ تجربه می‌گه حال هم می‌کنه و مث مدال فحشا رو می‌زنه رو سینه‌ش. ولی تصمیمات اون تاثیر واقعی روی دنیای بیرون داره، از فرصتایی که از آدمایی گرفته می‌شه تا رانتایی که خورده می‌شه و الی آخر. دیگه چارتا «وسط‌باز» هم نشنوه؟ چرا؟ واکنش طبیعی مردمه.

کسایی که من گذاشتم کنار معروف نبودن. وقتی معروف باشی خواه‌ناخواه رفتارات هم تاثیر بیشتری داره هم بازخورد بیشتری. «حمله» هم نیست چون با فرماندهی انجام نمی‌شه تعداد زیادی می‌بینن و جریحه‌دار می‌شن و واکنش نشون می‌دن. اگر معروف نبود فحش هم نمی‌خورد طبعن چون اهمیت و تاثیری نداشت رفتارش. الان داره متاسفانه،

در مورد جمله آخرت، این‌که ما چه ادعایی می‌کنیم تعیین‌کننده جهت سیاسی/اجتماعی‌مون نیست. رفتار و انتخاب‌ها و تصمیم‌هامونه که متصله به باورهای واقعی‌مون، و تعیین می‌کنه در جهت منافع کدوم گروه قدم برداشتیم و تاثیرمون برای بقای چه تفکر و گروهی بوده.

همین غش کردن به سمت منفعت مالی و رفاقت رو من بی‌اصولی تعریف می‌کنم، و آدم بی‌اصول خودخواهم هست و قطعن آسیب به دیگری براش خط قرمز نیست چون در جهت منفعت توجیه می‌شه هرچیزی براش (و چه بسا خودآگاه هم انجامش نده). این برای من در تعریف آدم خوب نمی‌گنجه. من سر همین چیزا کلی آدم عزیز ناخوب رو گذاشتم کنار.

آدم خوب رو چی تعریف می‌کنیم؟ :)) چون در تعریف من نمی‌گنجه. همیشه سمت غلط، زن‌ستیز، شوهر گسلایتر نارسیسیت، و الانم که به وضوح طرفدار جمهوری اسلامی.

آنتن موبایل و گزارش مردمی هم بهش بیفزا.

اگه شامل منم می‌شه نشونم بده :)

از خشم دارم می‌ترکم نمی‌دونم چیکار کنم. مطمئنم خیلیا مثل منن. کاش می‌ریختیم تو خیابون. خشتک «مسئولین» رو می‌کشیدیم سرشون. کاش یه حرکتی می‌کردیم. وای دارم می‌ترکم.

وای :(

صداش شبیه سفیدا نیست. حنجره‌ش سیاهه.

خوابت رو می‌دیدم دختر درخشان و عزیزم :((
با اون چشم‌های روشن و زندگی کوتاه. واقعن یک دم درخشید و جست و رفت.

YouTube video by Beth Hart Beth Hart - Am I The One - Live At Paradiso

اینو نخوند؟
این محبوب‌ترین لایو جهانه برای من
youtu.be/5Ro191bgp7k?...

یا حضرت عباس رفتی کنسرت بت هارت؟ :(((((((( خدایا 🫠🥲😭💘

فاکینگ مدرسه شیفت عصر رو تعطیل نکرد، با وجود این‌که خودشون گفتن آلودگی خیلی بالاست و ماسک ان۹۵ بزنید همه. ریدم به سرتاپات. کار اینا تمومه امسال به حضرت عباس.

سوخت موشک بالستیک رو یا درست نگهداری نکردن/ یا خرابکاری

کاش مردم شهرو خالی کنن :(((
کجا برن البته؟ در محل‌های مشخص‌شده برای بحران‌های بزرگ که ج ا برای مردم فراهم کرده؟

فاک

انفجار خیلی خیلی بزرگ تو بزرگترین اسکله جنوب. وحشتناک.

زیر دست دندونپزشک درحال عصب‌کشی باشی بعد دکتر و دستیارش هی درباره بندرعباس و خبرهای جدیدی که میاد حرف بزنن. کابوس در کابوس. اینقد🤏🏻 فاصله داشتم تا قشنگ گریه کنم. چند قطره اشکی ریختم البته به تناوب، دکتر هم هی می‌گفت نترس و بیشتر فشار می‌داد. می‌خواستم بگم از غصه‌ست از ترس نیست ولی نمی‌تونستم.

ابوالفضل الله‌دادی کیه دیگه؟ خب از چیزهای آسون‌تر شروع کن! تو با این فارسی خراب چرا فکر کردی بری رومن گاری ترجمه کنی؟ اونم چنین کتابی که خود نویسنده اول به انگلیسی نوشته بعد خودش به فرانسه ترجمه کرده بعد دوباره به انگلیسی بریتانیایی برگردونده و خلاصه ترجمه‌ش خودش داستان‌ها داشته؟ واقعن عنم گرفت.

دوستم بهم کتابی که تازه از رومن گاری دراومده رو عیدی داد. کسی که ترجمه سروش حبیبی رو خونده باشه نمی‌تونه چنین زبان نخراشیده‌ای رو هضم کنه و البته طنز ظریف رومن گاری همچنان از لای چنگک‌هاش دلبرانه زده بیرون و این تناقض رو غیرقابل‌تحمل‌تر می‌کنه. ولی دیگه وقتی رسیدم به «برگذار کردن» نتونستم ادامه بدم. عوق.

همین بود به نظر منم. سیزن اولشم تموم نکردم.

وای قلبم :((

این‌که بچه‌های موردعلاقه‌مون باهامون حال می‌کنن خیلی حال می‌ده😭❤️