Laleh.Abr

ولی من عاشق کنودل سیب‌زمینی تورینگنی هستم. بهش می‌گن کلوزه. سیب‌زمینی و نشاسته هر دوتا ماده تشکیل دهنده عشق منن!

بله؟

این یکی خیلی بغلیه. اون یکی‌اصلا نمی ذاره

کیسه آب گرم پشمالوی عزیزم
یکم هم سنگینه البته

روایت ۱۲ از دموکراسی درکار پلاس درباره پیروزی تاریخی زهران #ممدانی در انتخابات شهرداری نیویورک منتشر شد.

democracydarkar.com/episoden012/

نکبت این سال نحس تمومی نداره. با رفیق عزیز و نجیبم حرف می‌زدم که شمشیر بالای سرشه و داشت می‌گفت اگر من رفتم بدون که من سخت‌جانم. دلم پاره شد.

قلب آدم پاره میشه

الینور on X: "❌اورژانسی❌ نیاز به سرپرست موقت یا دائم گربه ای که میبینید بدسرپرسته و جونش درخطره، واکسناشو زده سالمه ، عقیم شده ، یکساله اس. لطفا اگر میتونین موقت نگهش دارین تا سرپرست دائم براش پیدا بشه دریغ نکنین. گناه داره و ممکنه بلایی سرش بیاد. https://t.co/fx0hbAG9VR" / X ❌اورژانسی❌ نیاز به سرپرست موقت یا دائم گربه ای که میبینید بدسرپرسته و جونش درخطره، واکسناشو زده سالمه ، عقیم شده ، یکساله اس. لطفا اگر میتونین موقت نگهش دارین تا سرپرست دائم براش پیدا بشه دریغ نکنین. گناه داره و ممکنه بلایی سرش بیاد. https://t.co/fx0hbAG9VR

x.com/callmiiran/s...

اینم برای بچه‌های ایران. یه گربه بدسرپرست که کتک می‌خوره طفلکی. حتی اگه می‌تونید سرپرست موقت بشید 😭😭😭 #یاری_گربوی

خارج‌نشینان بشتابید و اسپانسر گربه‌ها و حامیانشان شوید.
#یاری_گربوی

دویچه‌بان علیه‌سلام در ایستگاه قطار وایمار حدیثی ارجمند از مقام معظم ادبی، حضرت گوته علیه‌سلام بدین شرح درج نموده‌اند: انسان زیرک ارزشمندترین آموزش را در سفر می‌یابد.

همون دیگه. وا.

با کمربند به نظر من قشنگه. زرد شاداب و پر‌انرژی‌ای هست. من دوست دارم. شبیه موز شدن هم چیز بدی نیست 😄🍌

نه همون قراردادی بوده که تو می گی. می خوان اونو باطل کنن قرارداد جدید ببندن.

😁

نه چنین‌ چیزی مطرح نشده بود ولی نمی تونم فشار بیارم که. دوست دارم اینجا کار کنم. فعلا مجبورم با این شرایط کنار بیام.‌

مثکه راست می‌گن که غذا نیست.‌

منم بلد نیستم 😁

قرار داد کارم بعد از شش ماه آزمایشی برای یک سال تمدید شد. نمی‌دونم خوشحال باشم که یک سال دیگه کار دارم یا ناراحت باشم که چرا قراردادم رو تبدیل به قرارداد دائم نکردند. 🥲

اینکه دو بشقاب سوپ می‌خورم ولی بازم سیر نمی‌شم نشون می‌ده سوپ غذا نیست؟

:))

من که تو زندگیم ازین مهمونیا که کاستوم می پوشند نرفتم و هنوز ناامید نشدم منتظرم یکی دعوتم کنه 🫣

عجب دافی هستند ایشون

نبود واقعا. امروز بهتر بودم و رفتم سراغ کار و بار.

😁

دقیقا منم کلی خندیدم هی دلم می خواست به یکی نشون بدم 😁

/کردم و دیدم دو سه تا چاه ویل فقط توی این یکی هست که خدا به داد برسه.

فهرست کارهایی که باید انجام بدم رو نوشتم. چند تا قورباغه به این زنگ بزن و به اون ایمیل بزن رو انجام دادم و رسیدم به پژوهش‌ها و آماده کردن کارگاه و ترجمه و این چیزا. میریم که داشته باشیم مرحله‌ی فلجِ اصلا نمی‌دونم از کدوم یکی شروع کنم رو.
پروپوزالی که فکر می‌کردم الان ارسالش می‌کنم تموم می‌شه می‌ره رو باز/

🥰🥲

🥰🥲